آغاز سال 1399 و وقایع فروردین ماه
به نام خدا سلام به گل دخترای مامان، امسال عید قرار بود ما به مسافرت بریم و از قبل کلی در مورد اینکه کجا بریم با دایی جونا بحث می کردیم و مثل همیشه عزیز جون گفتند پیش پیش حرف نزنید. من میگفتم بریم مشهد و دایی جونا می گفتن با فامیل ها بریم شهرهای شمال کشور خلاصه اینکه ویروس منحوس کرونا سر و کله اش پیدا شد و حسابی همه چی رو بهم ریخت، بابابزرگ و مامان بزرگ می خواستن با فامیلهای خودشون برن آبادان و جنوب اما قسمت نشد و همه نه تنها مسافرت نرفتن بلکه خونه موندن و عید دیدنی هم نتونستن برن. به ما که خیلی خوش گذشت باباجون شما حدود 28 روز تعطیل بود و حسابی هر روز بازی می کردیم و شبها زود می خوابیدید شما. خلاصه اینکه فقط خونه پدر ...